وضعیت زندان و زندانیان کشور با توجه به جمعیت آنها نیازمند توجه است. بر اساس گفتههای مسئولان امر چند برابر ظرفیت زندانهای کشور زندانی وجود دارد. این مقوله را باید با دیدگاه کارشناسی شده مورد بررسی قرار داد. در این شرایط میتوان تمهیدات لازم اندیشید تا این افراد از وضعیت نامناسب رهایی پیدا کنند.
بر اساس نظرات صاحب نظران فلسفه زندان و حبس اصلاح رفتار است، نه صرفا تنبیه و مجازات، یعنی زندان فقط برای مجازات نیست، بلکه زندان باید ابزاری برای اصلاح رفتار افراد مجرم باشد. افراد زندانی و هنجارشکن با حضور در زندان و رفتاری که زندانبان با آنها دارد، باید متنبه شده و با اصلاح افکار خود بتوانند با جامعه تعامل مناسب برقرار کنند.
مددکاران اجتماعی پل ارتباطی بین نابهنجاران، ناسازگاران، افراد خاطی و خطاکار با هنجار شکنان اجتماعی هستند. آنها میتوانند زندان را فضایی برای بازگشت افراد به یک زندگی مناسب تبدیل کنند. حال این سوال مطرح میشود که آیا در زندانهای ما به این هدف دست یافته میشود یا خیر؟ هر چند بر اساس بررسیهای انجام شده باید به این نکته تاکید کرد که بخش قابل توجهی از زندانیان برای دومین، سومین، چهارمین و پنجمین بار به زندان بر میگردند. همین آمار نشان میدهد که زندانهای کشور چندان بازدارنده نیستند و فرد محکوم به حبس در زندانها نهتنها اصلاح نمیشود، بلکه با بازگشت به جامعه به یک خطای بزرگتر مرتکب میشود.
زندانهای کشور نیازمند اقدامات مددکاری
اغلب متهمان در زندانهای کشور فرصتی برای یادگیری خلافکاریهای بیشتری دارند. این در حالی است که نزدیک به سه دهه قبل امام خمینی (ره) فرمودند که باید زندانها را به دانشگاه تبدیل کرد، اما بهدلیل نداشتن برنامههای منسجم و فضای محدود در زندان، این مکان به محلی برای بدآموزی تبدیل شده است. برای مثال یک سارق بعد از حبس در زندان فنون سرقتهای کلان را میآموزد. بنابراین برای تبدیل زندان به یک محل برای بازپروری و اصلاح رفتار باید به برخی ملزومات اشاره کرد که عبارتند از: استخدام کادر قوی اجتماعی و روانی با محوریت مددکار اجتماعی. این اقدام میتواند یک ابزار برای دستیابی به هدف باشد، چون یک کادر قوی در زندان، فرد محبوس را نه بهعنوان مجرم، بلکه یک بیمار اجتماعی دانسته و نسبت به تغییر منش و وضعیت او اقدامات مناسب انجام میدهند. در این شرایط مددکار اجتماعی باید مشکلات زندانی را بررسی و با حقوقدانان و مجموعهای از یک کار تیمی بتواند بستر اصلاح را در عملکرد زندانهای کشور مهیا کند.
۴ برابر ظرفیت زندانهای کشور زندانی داریم
دیگر ابزار نیز دستیابی به فضای فیزیکی مناسب در زندانها است. فضای فیزیکی زندانهای کشور فضای تنگ و محدود است. در این میان مسئولان زندانهای کشور بر این باورند که هم اکنون سه تا چهار برابر ظرفیت زندانهای کشور زندانی در کشور وجود دارد، طبیعتا این فضای محدود نمیگذارد تا برنامههایی برای اصلا رفتار اجرا شود. از دیگر کمبودها در زندانها بهرهگیری از استراتژیهای سنجیده با استفاده از تجارت جهانی و برنامهریزیهایی مبتنی بر این برنامهریزیها است. در این شرایط باید روند برنامهها مشخص و کارشناسی شده باشد. در این اقدامات زندانی با حضور در زندان میداند که چه اقداماتی برای او اجرا میشود. این اقدام حرفهای متناسب با نیاز زندانیان باید از سوی مددکاران تعریف شود. تمامی این کارها نیازمند طراحی فضای مناسب است. بیشک در فرآیند این اتفاقات زندانی آموزش حرفهای دیده، مهارتی را آموخته و هم زمینه بازگشت او به جامعه فراهم شده است، طبیعتا با این روند از میزان افراد محبوس در زندانها کاسته میشود.
زندانیان نیازمند مراقبتهای بعد از خروج
باید در زندانها مراقبتهای بعد از خروج مورد توجه قرار بگیرد. این در حالی است که در کشور ما زندانیان بعد از خروج از زندان بهدلیل بیاعتمادی جامعه به آنها و نبود فضای مناسب برای اشتغال دوباره به آن شخص مجرم یا بزهکار گذشته تبدیل میشوند. در این میان فرد زندانی نیازمند برنامهای فراتر از زندان است، چون در این روند باید دیگران هم به نیازهای فرد زندانی توجه کنند و همین مساله نیازمند تغییر دیدگاهها نسبت به این افراد در جامعه است. این در حالی است که اگر یک فرد بهدلیل خطا در یک دوره زندگی از تمامی امکانات محروم باشد، واحد مراقبت پس از خروج در زندانها میتواند با ضمانت او در میان کارفرمایان، کارگاهها و دیگر اماکن فضای اشتغال را برایش مهیا کند. نکته دیگر طبقه بندی زندانیان در زندانهای کشور است. زندانیان با جرائم و شخصیتهای مختلف باید طبقه بندی شده تا این افراد تحت آموزشهای نامناسب قرار نگیرند. تمامی این مسائل را کارشناسان این حوزه مورد بررسی قرار دهند، چون این اقدام میتواند در بهبود وضعیت زندانی و اصلاح وضعیت او تاثیرگذار باشد.
مجازاتهای جایگزین مورد توجه قرار گیرد
حبس مجازات مناسبی نیست، بلکه اگر به مجازاتهای جایگزین بها داده شود، بسیاری از نارساییها برطرف میشود. برای مثال در صدر اسلام هم مجرم باسواد برای آزادی از زندن موظف به تعلیم افراد بیسواد بود. بنابراین میتوان با مجازاتهای جایگزین و با علم اینکه زندان تاکنون نتوانسته برای تنبیه افراد مجرم مناسب باشد، زندانهای کشور را به مکانی مناسب تبدیل کرد. هر چند حجم زندانیان کشور به حدی فراوان است که امکان برنامهریزی دقیق و کارشناسی شده را از مسئولان زندانهای کشور میگیرد. حبسزدایی و مجازاتهای جایگزین باید جدی گرفته شود و کارشناسان و مسئولان امر دلایل کم توجهی به این مهم را در کشور توضیح دهند. در این وضعیت باید کارگروههایی برگزار و مشخص شود که چه اقداماتی را میتوان جایگزین حبس کرد. نکته دیگر اینکه جرائم عمدی، غیرعمد و بهویژه جرائم مالی باید از یکدیگر تفکیک شوند. در اصل زندانیان در کشور ما درگیر مسائل متعدد هستند. در حالی که اگر ستاد دیه فعالیت بیشتری کند، میتوان جمعیت زندانیان کشور را کاهش دهد. برای مثال بسیاری از افراد بهدلیل مهریه در زندان هستند، ستاد دیه میتواند این جرائم اقتصادی را تقلیل یا جایگزین کند. از سوی دیگر کمکهای بشر دوستانه برای این افراد میتواند بخش قابل توجهی از جمعیت زندانیان را کاهش داده و جا برای فعالیتهای تاثیرگذار فراهم شود. نکته دیگر هم آثار و پیامد زندان برای زندانیان است. در کشور ما فرد خاطی زندانی شده و خانواده او با مشکلات فراوان روبهرو میشوند. این مساله نیازمند توجه مسئولان است. در این وضعیت میتوان با اندیشیدن تدابیر حجم زندانیان کشور را کاهش داد. از دیگر اقدامات برای کاهش جمعیت زندانیان آگاه سازی و اقدامات فرهنگی است. برای مثال میتوان از ظرفیت رسانه ملی بهعنوان دانشگاه ملی با برنامهسازی و اطلاعرسانی جامعه را نسبت به مسائل زندانیان آگاه کرد. در این روند میتوان خیران و نیکوکاران را بسیج و از طریق اطلاعرسانی افراد زندانی را مورد حمایت قرار داد. این اقدام از بروز دیگر آسیبها و رشد بزه در جامعه جلوگیری میکند
منبع: آرمان